چرا؟؟؟؟

دیشب داشتم با دوستانم و چندتا از بزرگتر های مجلس راجع به موضوعی صحبت می کردم.....

بحث سر این بود...... ما در حال حاضر بعد از این همه اتفاق خصوصا بعد از انتصاب 88 ! دو حالت داریم.... اینکه زیادی قناعت داریم!!!! یا اینکه زیادی احمقیم( ببخشید اگه از لفظ احمق بودن خوشتون نیومد اما برای بحث کردن بهترین کلمه بود شاید به یافتن نتیجه کمک می کرد با خودمون باید رو راست باشیم)؟؟؟

بحث از 32 سال پیش شروع شد که ارزش ها چه چیزی بود؟؟

بزرگتر هایی که از هردو طیف یعنی اصلاح طلب و اصول گرا بودند هردو یک جواب دادند و البته در نکات ریزی هم مشترک نبودند خصوصا در قسمت کمیته انقلاب فرهنگی و روی کار آمدن بعضی افراد و سواستفاده های آنان.....خلاصه اینکه یک جواب ساده و کلی که می توانستم برداشت کنم و تایید کردند این بود: برای ایجاد یک محیط کاملا مردمی بر پایه قانون اساسی داشته باشند!!! شاید شما هم مثل من تعجب کردید !!! اما جالب بود ارزش های اون زمان هم مثل این زمان بود!!

در جواب گفتم خوب ما هم الان خواهان همین هستیم....؟؟ چطور است که از 32 سال قبل هنوز که هنوز هست به دنبال همین هستیم؟؟  با خودم گفتم پس انقلابی که شد هنوز هم محقق نشده است؟؟؟

خواسته هایی که داشتند در آن زمان هنوز هم بی جواب است؟؟؟  یعنی حکومت دیکتاتوری شاه در آن زمان که مخالف خود را سر کوب میکرد و به زندانهای ساواکی برده می شد چه تغییری کرده است؟؟؟

آیا صرف اسلامی شدن لفظ حکومت ,می توان اسلامی بودنش را تایید کرد؟؟؟ پس چطور است که 32 سال قبل هم به دنبال آزادی بودیم و امروز هم هنوز که هنوز است هستیم؟؟؟ چطور است که هنوز دروغ و تملق ارزش و راستی در گوشه زندانها اسیر است؟؟؟

صرف 25 یا 26 یا 27 و بقیه روز ها نیست......فقط اینکه ما مردم تا نخواهیم..... نمی توانیم داشته باشیم....

هر چند اگر خواسته باشیم سر خود مون رو هم زیر برف کنیم بازهم به یک جواب می رسیم..... بالاخره یک روزی ...یک زمانی .....در یک جا تمامی این سکوت ها جواب خواهند داشت.....فقط به حرمت خون هایی که ریخته شد تا ثابت شود حق گرفتنی است و پایمال نخواهد شد......

راستی می خوام چندتا از بیانیه های دوستان در شهر های مختلف رو براتون بذارم....

«رَبَّنا أفرِغ عَلینَا صَبرَاً وَ ثَبِّت أقدَامَنا وَ انصُرنَا عَلی القَومِ الظّاِلمین»

پاینده و پیروز باشید. یا علی.